صفحه 385
اسراف، اتراف، تبذير
مسئله 56- يكى از گناهان بزرگ در اسلام اسراف و تبذير است و آن اقسامى دارد كه
يك قسم از آن حرام نيست.
الف) فرو رفتن در مشتهيات نفس از راه حرام كه قرآن به آن «اتراف»
مىگويد كه اگر در فردى پيدا شود دنيا و آخرت او را تباه مىكند و قرآن او را فرد
شومى از اهل جهنّم مىداند:
«وَ اصْحابُ الشِّمالِ ما اصْحابُ الشِّمالِ فى سَمُومٍ وَ حَميمٍ وَ ظِلٍّ
مِنْ يَحْمُومٍ لا بارِدٍ وَ لا كَريمٍ انَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفين»
«و ياران چپ، كدامند ياران چپ؟ در ميان باد گرم و آب داغ. و سايهاى از دود
تار. نه خنك نه خشك. اينان بودند كه پيش از اين نازپروردگان بودند.»
و اگر در ملّتى پيدا شود، آن ملّت را نابود مىداند:
«وَ اذا ارَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفيها فَفَسَقُوا فيها
فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَولُ فَدَمَّرْناها تَدْميراً»
«و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم، خوشگذرانان آن شهر را وا مىداريم تا در
آن به انحراف و فساد بپردازند، و در نتيجه عذاب بر آن شهر لازم گردد، پس آن را
يكسره زير و زِبَر كنيم.»
ب) به هدر دادن نِعم الهى نظير نابود كردن مال و عمر و آبرو و مانند اينها كه
قرآن به آن «تبذير» مىگويد و مبذّر را برادر شيطان مىخواند:
«انَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا اخْوانَ الشَّياطين»
«همانا اسرافكنندگان برادران شيطانها هستند.»
ج) فرو رفتن در مشتهيات نفس از راه حلال كه به آن «اسراف» گفته مىشود و آن
گرچه حرام نيست، ولى محال است كه
مسرف بتواند به كمال انسانى برسد و قرآن او را مورد بىمهرى و بىعنايتى از طرف
حقّ مىداند:
صفحه 386
«انَّهُ لايُحِبُّ الْمُسْرِفين».
«به درستى كه خداوند اسراف كنندگان را دوست نمىدارد.»
بلكه او را يك مؤمن واقعى نمىداند:
«وَالَّذينَ اذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا»
«و كسانى كه به هنگام بخشش، زيادهروى نمىكنند.»
مسئله 57- كسیكه خلاف شأنش خانه يا لوازم زندگى و حتّى خوراك و پوشاك تهيه
كند مسرف است، و بايد خمس آن خانه و لوازم زندگى و مانند آنها را بدهد، و از مؤونۀ
سال حساب نمىشود، و همچنين مترف و مبذّر بايد خمس آنچه را اتراف و تبذير
نمودهاند بدهند و نمىتوانند از مؤونۀ سال حساب كنند.
مسئله 58- وسواسى كه براى تطهير، زيادتر از متعارف آب استعمال مىكند، علاوه
بر گناه وسواسى كه دارد مبذّر نيز
مىباشد و گناه آن را نيز دارد.
مسئله 59- اگر سؤال (ابراز نياز) بيجا سبب ذلّت شود حرام است، و آن سائل چون آبروى
خود را بيجا به هدر داده، مبذّر است، و اگر سبب ذلّت نباشد، گرچه حرام نيست، ولى
يك مؤمن واقعى نبايد ابراز نيازمندى بيجا داشته باشد و به اندازۀ مقدور، عزّت و
كرامت خود را بايد حفظ كند.